ما تا الان معیارهای زیادی را برای ازدواج گفتهایم و دو گروه در جمع بندی این ملاکها اشتباه میکنند.
اول: کسانی که افراط میکنند. این گروه برای ازدواج به دنبال فرشتهها میگردند. وقتی یک موردی برایشان پیش میآید میخواهد تمام این چیزهایی که گفتیم را یک جا داشته باشد، چنین کسی اصلا پیدا نمیکنید. و شما فقط فرصتها را از دست میدهید. و ازدواج هم نخواهید کرد.
دوم: کسانی که تفریط می کنند. اینها میگویند ما با یکی ازدواج میکنیم و بعد هر طور که خودمان بخواهیم او را عوض میکنیم. این اشتباه بزرگی است که شما بخواهید با کسی ازدواج کنید تا او را تغییر دهید او خودش انسان است و برای خود عقاید و رفتارهایی دارد. مردم خمیر مجسمه نیستند که شما بخواهید آنها را از نو بسازید.
وقتی تو با انسانی ازدواج میکنی که می خواهی شکل او را عوض کنی و می خواهی هنر انسان سازیات را به رخ بکشی ، یادت باشد که این انسان خودش یک شکلی دارد و با تغییری که میخواهی در او ایجاد کنی او را میشکنی. انسانها در مقابل تغییر مقاومت نشان می دهند. مخالفت می کنند و موضع می گیرند. و این آغاز تنش و درگیری است.
ما هیچ کدام از این دو گروه را قبول نداریم. بلکه برخورد منطقی و معقولانه و به دور از افراط و تفریط را قبول داریم. اول یک نگاهی به خودتان بیندازید به سن و ظاهر و باور و اخلاق و ایمان و شرایط تفکرات و خلق و خوی خودتان(حتما به آینه مراجعه کنید). ببینید چطوری هستید. و یکی را متناسب با خودتان انتخاب کنید.
ما برای جمع بندی معیارهای ازدواج اینگونه عمل می کنیم. که دو خط قرمز و زرد را در نظر می گیریم.
خطوط قرمز: خطوطی هستند که زندگی مشترک را تهدید میکنند. خطوطی هستند که نمیتوانیم از کنار آنها بگذریم. اگر شرایط آیندة زندگی من یک خط قرمز داشته باشد، من با او ازدواج نمیکنم. مثلا داشتن دوست پسر یا دوست دختر قبل از ازدواج یک خط قرمز برای کسی میتواند باشد.
خطوط زرد: خطوطی هستند که حساسیتهای ما را بالا میبرند ما را در انتخاب نگران میکنند و دچار تشویش میشویم ولی به خاطر یک خط زرد نمیگوییم که تو را نمیخواهم.خطوط قرمز و زرد یکسان و ثابت و فرمولی نیستند بلکه خطوط قرمز و زرد هر کسی منحصر به خود اوست. یک نفر ممکن است بسیار به مبانی دینی مقید باشد و نماز برای او خیلی مهم باشد. برای این آدم نماز می شود خط قرمز. ولی یک نفر که اصلا خودش هم نماز نمیخواند برایش مهم نیست که طرف مقابلش بخواند یا نخواند.
هر سه خط زرد می شود یک خط قرمز:
یعنی اگر طرف مقابل شما سه خط زرد داشت هیچ جای بحث و چانه زندن هم ندارد. دقت کنید اگر خطوط قرمز و زردتان زیاد باشد باز هم دچار افراط شدید. خطوط زرد و قرمزتان را باید در جایی بنویسید که وقتی خواستگاری میروید یا کسی میآید خواستگاری شما بدانید که خطوط شما چیست و به صراحت جواب مثبت یا منفی بدهید. اما اگر خطوط قرمز و زردتان زیاد بود مثلا 200 تا خط قرمز و 500 تا خط زرد! (به خنده) این که دیگر نمی شود ازدواج کرد. این می شود افراط. و اگر خطوط قرمز و زرد شما هم خیلی کم بود مثلا 2 تا زرد بود و 1 قرمز. این هم تفریط است.
حداکثر تعداد خطوط زرد وقرمز
تعداد خطوط زرد حداکثر 10 تا و تعداد خطوط قرمز حداکثر 5 تا باشد معقول و منطقی است. این خطوط قرمز و زرد را در جایی بنویسید که در جمع بندی معیارها ببینید برای شما چه کسی همسر ایده آل است. ممکن است برای شما یکسال اختلاف سنی زیاد مهم نباشد (هر چند میتواند یک خط زرد به حساب بیاید) یعنی به خاطر داشتن این خط زرد او را کامل رد نمیکنید. و یک نفر هم اصلا سن برایش مهم نیست خب برای این فرد اصلا خط زرد هم محسوب نمی شود. پس این شما هستید که معیارها جمع بندی میکنید. پس خیلی کار سخت نیست. دا
درباره این سایت